۱۳۹۱ دی ۳, یکشنبه

تغيير نگران‌كننده فرهنگ كار در يزد/افغان‌هاي استادكار و ايرانيان بيكار

تغيير نگران‌كننده فرهنگ كار در يزد/افغان‌هاي استادكار و ايرانيان بيكارحضور اتباع بيگانه به ويژه افاغنه، چه مجاز و چه غيرمجاز، ديرگاهيست به يكي از دغدغه‌هاي مردم در منطقه شرق كشور تبديل شده و با وجود اجراي طرح‌هاي مختلف اين مشكل همچنان پابرجاست به نحوي كه اكنون شاهد تاثيرگذاري همه‌جانبه فرهنگي از سوي اين قشر هستيم.
 به گزارش اداره كل امور اتباع و مهاجرين خارجي به نقل از خبرگزاري مهر، مهمان نوازي ايرانيان از ديرباز زبانزد بوده و گويا همسايگان شرقي بيش از همه بر اين خصيصه ايرانيان اشراف دارند از اينروست كه مردم مناطق مختلف كشور به ويژه در منطقه شرق، سالهاست كه چوب اين مهمان نوازي را مي خورند.
اكنون جمعيت اتباع بيگانه به ويژه افاغنه در برخي نقاط شهري استانهاي مختلف از جمله يزد غالب شده و برخي مناطق از جمله بافت تاريخي يزد در سيطره افاغنه قرار گرفته است.
گرچه حداقل نيمي از اتباعي كه در استان يزد حضور دارند، مجاز و داراي كارت هستند اما نمي توان تاثيرگذاري هاي آنها بر فرهنگ هاي مختلف اجتماعي، كار و ... را ناديده گرفت.
به طور قطع افاغنه كه اغلب آنها مسلمان هستند، انسان‌هاي شريف، دوست و برادر ديني ايرانيان هستند و از اين روست كه ايران سالهاست ميزباني آنها را كرده است اما نمي توان از مشكلاتي كه براي برخي استانها ايجاد كرده اند، غافل شد.
خبرهايي كه اخيرا از جرائم اتباع بيگانه در استان يزد شنيده شده، جاي بسي تامل و البته نگراني دارد به نحوي كه برخي اتباع بيگانه با همراهي قاچاقچيان داخلي اقدام به تشكيل باندهاي مخوف مواد مخدر كرده اند كه هر جنايتي از جانب آنها صورت مي گيرد كه به گفته برخي مسئولان قضايي، قاچاق مواد مخدر بهترين آنهاست.
ردپايي از اتباع بيگانه در اغلب جرائم/ آمار قابل توجه اتباع بيگانه زنداني در يزد
بسياري از مسئولان نيز مهمترين دغدغه و مشكل خود را مربوط به حضور اتباع بيگانه مي دانند.
رئيس كل دادگستري استان يزد چندي پيش در نشست مطبوعاتي خود اعلام كرد: يكي از بزرگترين مشكلات استان يزد، حضور گسترده اتباع بيگانه در اين استان است و تقريبا در اغلب جرائم رخ داده در اين استان، رد پاي اتباع بيگانه مشاهده مي شود.
غلامحسين حيدري افزود: آمار قابل توجهي از زندانيان استان يزد نيز مربوط به اتباع بيگانه است كه 99 درصد اين اتباع را نيز افاغنه تشكيل مي دهند.
وي جرائم مربوط به مواد مخدر، سرقت، تجاوز به عنف و ... را از جمله جرم هاي پر تكرار اتباع بيگانه در استان يزد برشمرد.
صرف نظر از همه اين موارد و البته ازدواج هاي قانوني و غيرقانوني و مشكلات پشت سر آن، تولد فرزنداني كه تابعيت آنها يا قانوني نيست يا مشخص نيست و ده ها و شايد صدها مشكل ديگري كه پيامد حضور اتباع بيگانه در استان يزد است، آنچه اين روزها بيش از همه ايجاد نگراني كرده است، تاثير اتباع بيگانه بر فرهنگ كار است.
اتباع بيگانه تنها در 56 رشته و گروه شغلي اجازه فعاليت دارند
براي اتباع بيگانه 56 رشته و گروه شغلي در نظر گرفته شده كه اين افراد تنها در اين رشته ها بايد به كار گرفته شوند اما اين روزها مي بينيم كه در اغلب كارهاي ساختماني، ديگر حضوري از جوانان ايراني و استاد بناها نيست و از پايه تا سقف همه و همه توسط افاغنه انجام مي شود.
يزد كه روزگاري استاد گچ كاران هنرمندي داشت و در اين زمينه شهره بود، امروز معدود استادكاراني دارد كه البته همه سن و سالي دارند و به جاي تربيت شاگردان هنرمندي همچون خود از ميان همشهريانشان، ناچار به آموزش اين كار به اتباع بيگانه بوده اند.
كاشي كاري و سراميك كاري و بسياري از مشاغل ديگر كه روزگاري هنر ايراني بود، امروز ديگر در دستان اتباع بيگانه است و در همان هنگام كه آنها در حال كسب تجربه و ياد گرفتن هنرهاي مختلف ايرانيان بودند، جوانان ما در حال دور شدن از كارهاي يدي بودند.
محصولات كشاورزي يزد توسط اتباع بيگانه برداشت مي شود
گرچه آمار بيكاري در يزد نسبت به ساير نقاط كشور بسيار پايين است اما همين معدود جوانان بيكار در حالي دم از بيكاري مي زنند كه كل محصولات انار و پسته استان يزد را افاغنه با دستمزدهاي بالا برداشت مي كنند.
يزد به دليل شرايط خاص آب و هوايي تقريبا در همه فصول سال، محصولي براي برداشت دارد و اتباع بيگانه به ويژه افاغنه همه روزهاي سال را مشغول برداشت اين محصول در باغ ها و مزارع يزديها هستند.
از برداشت گندم و جو گرفته تا زردآلو و پسته و انار و زعفران و .... همه با به كارگيري كارگران بيگانه انجام مي شود و هر كارگر افغاني به طور ميانگين روزانه 25 تا 30 هزار تومان مزد دريافت مي كند.
يكي از باغداران پسته يزد به خبرنگار مهر گفت: برداشت محصول پسته در يزد از اوايل شهريور آغاز مي شود و تا اواخر آبان ماه ادامه دارد و در منطقه مهريز كه هفت هزار هكتار باغ پسته دارد، كار برداشت در حجم بسيار وسيعي انجام مي شود.
خبري از ايراني ها در صف كارگران روزمزد نيست
اسماعيل خراساني افزود: جوانان خودمان براي برداشت محصول مراجعه نمي كنند و در صف كارگران نيستند و اغلب اجتماعات كارگران روزمزد و فصلي را افاغنه تشكيل مي دهند.
وي عنوان كرد: مزد هر كارگر افغاني حدود 30 هزار تومان است و غذاي آنها نيز توسط خودمان تامين مي شود.
خراساني ادامه داد: بسياري از كارگران به صورت خانوادگي كار مي كنند به نحوي كه در فصل قبلي برداشت پسته، يك خانواده هفت نفره شامل پدر، مادر و پنج فرزند كار برداشت بخشي از محصول پسته مرا انجام دادند و اين خانواده در عرض يك ماه حدود چهار و نيم ميليون درآمد كارگري داشتند.
اين رقم براي يك ماه بسيار قابل توجه است در حالي كه جوانان ايراني اين ارقام را ناديده مي گيرند و همچنان به دنبال كارهاي آسان و پردرآمد هستند.
فعاليت خانوادگي اتباع بيگانه در مشاغل/ افاغنه اي كه سرمايه داراني بزرگند
رقم دستمزد كارگران اتباع بيگانه در مشاغل ساختماني نيز به همين نحو است و اغلب آنها به صورت خانوادگي مشغول فعاليت هستند و از اين راه درآمدهاي خوبي كسب مي كنند و اغلب آنها بر خلاف ظاهر ساده خود، سرمايه داراني بزرگ هستند كه البته سرمايه هاي خود را در داخل كشور سرمايه گذاري نمي كنند.
اين تاثيرگذاري اتباع بيگانه بر فرهنگ كار، نگران كننده تر از ساير تاثيرگذاري هاي فرهنگي است زيرا اين روزها شاهد استادكاران افغاني كه بازار برخي كارها را در دست گرفته اند از يك سو و جوانان بي هنر ايراني كه حالا ديگر با حضور اتباع بيگانه تن به هر كاري نمي دهند، از سوي ديگر هستيم.
امروز جوانان ايراني زير بار كارهاي سخت نمي روند و گمان مي كنند كارهايي نظير برداشت محصول، كارهاي ساختماني، كار در گلخانه و حتي در بسياري از موارد كار در رستورانها از جمله مواردي است كه بايد توسط  اتباع بيگانه انجام شود و اين به شدت نگران كننده است.
مديركل امور اتباع و مهاجران استان يزد در اين زمينه در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: در شرايطي كه جوانان ايراني خود را از بسياري از كارها كنار كشيده اند، طرد اتباع بيگانه در بسياري از امور و كارها اختلال ايجاد مي كند.
هادي هادي نسب افزود: با طرد افاغنه در برخي از شهرستانها، امور عمراني شهر خوابيده بود و مشكلاتي براي شهرستانهاي ايجاد شده بود اما ما همچنان با جديت معتقديم افاغنه بايد در 56 رشته شغلي تعيين شده مشغول به فعاليت شوند و بقيه كارها به دست جوانان ايراني انجام شود.
برخورد جدي با كارفرمايان متخلف
وي با تاكيد بر اينكه اتباع بيگانه اجازه كار در هر جايي را ندارند، عنوان كرد: با كارفرماياني كه اتباع فاقد كارت كار را به كار بگيرند نيز به شدت برخورد خواهد شد و براي هر روز به كارگيري اتباع بيگانه 64 هزار تومان جريمه مي شوند.
هادي نسب تصريح كرد: كارفرمايان مهمترين مشكل ما هستند زيرا به خاطر نفع شخصي خود از اتباع بيگانه استفاده مي كنند و اين امر مشكلات بسياري را در استان ايجاد كرده است.
وي يادآور شد: بر اساس اين طرح اتباع بيگانه فقط مي توانند در كوره ها، دباغي ها، برخي امور كشاورزي و كارهاي ساختماني و در مجموع 56 فرصت شغلي مشغول به كار شوند.
مديركل امور اتباع و مهاجرين خارجي استان يزد در مورد اجراي طرح هاي ساماندهي اتباع بيگانه در يزد اظهار داشت: سال گذشته با اجراي طرح شناسايي اتباع بيگانه غيرمجاز، 52 هزار تبعه خارجي غيرمجاز شناسايي شدند كه تعدادي از آنها طرد شدند، براي عده اي كارت و براي عده ديگر پاسپورت صادر شد.
30 هزار تبعه افغاني در يزد كارت دار هستند
هادي هادي نسب افزود: در حال حاضر 30 هزار تبعه افغاني در استان يزد كارت دار هستند.
به هر ترتيب اين مشكلات و اين تاثيرگذاري هاي همه جانبه بر روي فرهنگهاي مختلف از جمله كار، نگران كننده شده و لازم است علاوه بر اينكه مسئولان در اين زمينه چاره انديشي كنند، جوانان ايراني نيز به خود بيايند و با همت و انگيزه، بازار كارها را خود در دست بگيرند تا به جاي استادكاران افغاني و جوانان بيكار، شاهد استقلال نسل جوان و طرد بي دغدغه اتباع بيگانه باشيم.
--------------------------------------
یادداشت شردبیر:
برای پاسخ باید بسیاری از واقعیت ها را برشمرد و قبول داشت.
1-اتباع افغانستان همه مردمان سخت کوشی هستند و با تنبلی و بی عاری غریبه! البته این ذاتا در تربیت سنتی مردم افغانستان از هر قوم و قبیله ای که باشند وجود دارد.مگر کسانی که درتقابل با فرهنگ بیگانه رنگ خود را از دست داده باشند و مقلوب این فرهنگ غریب شده باشند که انشاالله کم باشد.
2-زندگی خانوادگی شامل حضور همه اعضای خانوار در کنارهم و زیر سایه پدر و مادر و گاهاً پدرکلان و مادرکلان ها در کنار محدودیت هایی که سر راه تحصیل مهاجرین قرار داده شده است.از فرزندان خانوارهای افغانی کارگران کوشا و مجرب ساخته است. چون امکان تحصیل وجود ندارد اجباراً به کارهای بدنی و تجربی روی آورده اند.
3-سالیانه در ازاء زندگی هر خانوار5نفری در ایران افزون بر یک و نیم میلیون تومان شامل عوارض شهرداری،هزینه تمدید کارت های آمایش،هزینه بیمه،هزینه صدور کارت اشتغال وشهریه های گوناگون تحصیلی. فقط توسط سیستم اداری دولتی اخذ می گردد. این درحالی است که افغانی ها از دریافت یارانه ها محروم  هستند.
4- افغانی ها در ایران نمی توانند خانه بخرند ویا وسایل نقلیه را بنام خود بزنند ، حتی از داشتن لایسنس (گواهینامه ) محروم هستند.پس در قسمت مسکن مجبور هستند اجاره بها بپردازند یا سرمایه خود را به عنوان رهن به صاحب خانه های ایرانی بسپارند.
**************
خب با برشمردن این واقعیت ها دوباره مقاله بالا را مطالعه نمایید.
چند سوال: افغانی اگر نتواند تحصیل نماید باید مثل بعضی ایرانی ها دچار اعتیاد و بی بند و باری شوند. که البته معدود افغانهایی هم چنین شده است که مسئولیت آن هم به عهده سیاست گذاران فرهنگی کشور میزبان هست که قانوناً مهاجر و پناهنده تحت قانون کشور سکنی گزیده می باشند. پس افغانها مجبور هستند تمام اعضای خانواده خود را برسر کار برده و به تلاش بپردازند.
درحالی که ایرانی ها از تمام امکانات تحصیلی و اجتماعی برخوردار هستند و یارانه می گیرند.مهاجرین افغانی که باید سالیانه عوارض میلیونی بپردازند. یک نمونه جدید بیمه نود هزارتومانی به ازاء هرفرد از خانوار است.
توجه داشته باشید که شما اگر خانه دار نباشید.مجبور هستید سرمایه ای را تهیه و به عنوان پول پیش خانه بپردازید. این اگر در سال اول ده میلیون تومان باشد و ده سال بگذرد کاری به ده میلیون نداریم که باید هرسال اضافه گردد. آیا این ده میلیون تومان ده سال پیش همان قدرت اقتصادی و سرمایه ای را ده سال بعد دارد؟
خب ندارد! اندازه ده تومان هم در ده سال بعد ارزش ندارد. این تکلیف سرمایه!
یک خانوار افغانی را در نظر بگیریم که امکان تحصیل فرزندانش را ندارد و باید هرسال عوارض هنگفت به دولت بدهد و باید یک مبلغ کلان برای پول پیش خانه در نظر بگیرد و علاوه بر آن ماهیانه اجاره بهاء که امروزه ماهی دویست هزار تومان عادی شده است. مجبور نیست که این فرزندان را برسر کار ببرد تا لا اقل هزینه زندگی خانواده را به کمک هم بپردازند. این به غیر از بیمه ای است که ایرانی ها دارند و افغانی ها فقط در مورد اعمال جراحی بیمارستانی در امراض خاص و آنهم سهم ناچیزی را بیمه قبول کرده است.
یک کارگر افغانی اصلا نه یه بنای افغانی به نظر شما  در سنین بالا که هیچ سرپناهی ندارد با بدنی که در زیر فشار کارهای ساختمانی دیگر معیوب شده است چگونه بدون بیمه و بازنشستگی ادامه زندگی بدهد حتی حق داشتن گواهینامه و یک سیم کارت ایرانسل ندارد.
به گمانم این نویسنده مقاله به نوعی فقط عقده دیدن افغانها را داشته و از زندگی افغانها اطلاعی نداشته یا عامدا خود را به بی اطلاعی زده و از سرخوشبختی داد و بیدار که افغانها آمدند که ما را بکشند. سرداده است.
و نتیجه گیری اینکه اگر یادتان باشد در غوغای ضد مهاجر دریزد گفته بودیم که دولت عامدانه سهل انگاری کرده و دوملت را به جان هم می اندازد و بد بینی نسبت به مهاجرین را درجامعه و در  دل ملت ایران جای می دهد. این هم در ادامه همان سیاست است. 
درحالی که اشتغال افغانها در مشاغلی محدود تعیین کرده اند اینک همان مشاغل را هم لایق افغانها نمی دانند. ظاهراً افغانها را یا پول ماهیانه می دهند یا انتظار دارند که با باد هوا زنده باشند. این سرمایه ای که می گویند در ایران سرمایه گذاری نمی شود به کجا می رود؟ خزانه داری کل کشور مگه مال ایران نیست یا نکنه صاحب خانه های ایرانی این پول را در جای دیگری سرمایه گذاری می کنند؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر