۱۳۹۰ مهر ۲۰, چهارشنبه

پناهندگي افغان هاي ساكن ايران لغو مي شود


1390/7/20 چهارشنبه
 پناهندگي افغان هاي ساكن ايران لغو مي شود.
پايان سال 88 سيد تقي قائمي، مديركل سابق امور اتباع بيگانه و مهاجرين خارجي وزارت كشور از ورود روزانه پنج هزار افغان به صورت غيرقانوني به ايران خبر داد. اين رقم در حالي برآورد شده بود كه تعداد خروجي ها روزانه حدود 1500 نفر و اين ميزان ورود، اوج تردد غيرمجاز افغان هايي بود كه ايران را مدينه فاضله يي براي يافتن زندگي بهتر مي پنداشتند. اما برخوردهاي مقامات دولت ايران ظرف سال هاي 89 و 90 با ورود غيرمجاز افغان ها: تخصيص اعتبارات بيشتر براي انسداد مرزهاي شرقي، صدور حكم اعدام براي حدود 300 افغان كه علاوه بر ورود غيرمجاز مرتكب تخلفات گسترده هم در خاك ايران شده بودند، منع موقت صدور سوخت به اين كشور و اجراي طرح آمايش 7، نشانگر آن بود كه صبر دولت ايران از اين آمد و شد بدون مجوز كه منجر به اشغال فرصت هاي شغلي، اتلاف يارانه ها و افزايش آمار جرايم عمد و غيرعمد مي شد لبريز شده و اين بار، قصد بر اين بود كه اين ناخوانده هاي بي دعوت، به كشور خود كه چندان هم به ورودشان خوشامد نمي گفت، بازگردانده شوند. 16 مهر ماه سال جاري، مهلت حضور غيرقانوني افغان ها پايان يافت و اكنون اميد دولت بر اين امر استوار است كه از اين پس اين ترددها كه فقط با انگيزه كسب درآمد صورت گرفته، پايان يافته يا به رقمي در حد صفر نزديك شود. حضور هيات هاي افغانستان در ايران ظرف سه ماه گذشته و بازتاب مذاكرات اين هيات ها با مقامات دولت ايران اما نشان از خوشنودي افغانستان از سرسختي دولت ايران ندارد. بويژه آنكه، دولت ايران با اجراي اين مقررات سختگيرانه قصد را بر پايان دادن به اعتبار تمام گواهي هاي پناهندگي اعطاشده به اتباع افغان كه ظرف 30 سال گذشته در ايران سكونت داشته اند مستقر كرده است. «سيدمحمد تهوري»: مدير اداره كل امور اتباع بيگانه و مهاجرين خارجي وزارت كشور در گفت وگو با «اعتماد»، درباره برخي پيامدهاي حضور 30 ساله افغان ها در ايران و پايان يافتن اين حضور صحبت مي كند:
    در این پرسش و پاسخ یک طرفه که هیچ نماینده مهاجری مثل تمام این سالها حضور نداشته است. بازهم یک طرفه دعواشده است و برای این که یک طرفه  قضاوت نشود در پایان این  خبر در بخش یادداشت سردبیر به خود اجازه پاسخ دادن از زبان مهاجرین افغانی در ایران را داده ایم. البته قبلا از روزنامه اعتماد  عذر خواهی می کنیم که در مطلبشان دست می بریم.
    ارديبهشت ماه سال گذشته اعلام شد كه حدود پنج هزار افغان در ايران زنداني هستند و براي 280 نفر از آنها هم حكم اعدام صادر شده است. شنيده مي شود كه افغان هاي زنداني، افرادي هستند كه به صورت غيرمجاز وارد كشور شده و جرايمي همچون قاچاق مواد مخدر مرتكب شده اند. تعداد زندانيان افغان در زندان هاي ايران بارها مورد اعتراض دولت افغانستان بوده و در افغانستان هم اعتراضاتي در مقابل سفارت ايران صورت گرفته و مسوولان دولت افغانستان هم بارها به اعتراض اعلام كرده اند كه ايران موظف است محكومان افغان را به افغانستان تحويل دهد. در حالي كه هنوز توافقنامه استرداد محكومان دو كشور نهايي نشده. علت اعتراض دولت افغانستان به زنداني كردن مجرمان افغان در ايران چيست؟
    هر چند اصل اين سوال به قوه قضاييه برمي گردد ولي تا آنجا كه ما مطلع هستيم، تمام اين افراد تخلف ديگري غيراز ورود غيرمجاز داشته اند كه سرقت، قاچاق مواد مخدر، نزاع هاي داخلي و قتل بين افغان ها از جمله اين تخلفات است. اما بايد از مسوولان دولت افغانستان پرسيد كه به چه علت معترض هستند. قوانين و مقررات هر كشور بايد مورد پذيرش باشد همانطور كه امروز تعدادي از اتباع ايراني در زندان هاي افغانستان دوران محكوميت خود را سپري مي كنند.
   
    اين زندانيان چه تعدادي هستند؟
    اين سوال را از دستگاه هاي ذي ربط پيگيري كنيد.
   
    استرداد محكومان بر اساس سر به سر است ؟
    استرداد سر به سر هيچگاه مطرح نبوده بلكه توافقي بين دو دولت انجام شده كه هنوز هم نهايي نشده و بر مبناي اين توافق، كشورها مخير بوده اند كه براي بازگرداندن محكومان خود درخواست كنند اما اجازه نهايي با كشور محل وقوع جرم است. دولت ايران تا امروز نسبت به زنداني شدن اتباع خود در افغانستان اعتراضي نداشته البته مقامات در حال پيگيري وضع آنها هستند اما به نظر مي رسد كه اعتراض مسوولان دولت افغانستان ناشي از توقعات آنهاست و بايد سوال كرد كه چرا چنين درخواست هاي غيرمعقولي دارند.
   
    يكي ديگر از اعتراضات دولت افغانستان، كاربرد برخي واژه ها مثل طرد، اخراج، ساماندهي و جمع آوري افغان هاي غيرمجاز از سوي مقامات دولت ايران بوده است. حدود دو ماه قبل، هياتي از شوراي ملي افغانستان به ايران سفر كرد و پس از آنكه علاءالدين بروجردي، رييس كميسيون امنيت ملي مجلس ايران جمله «افغانستان يك كشور اشغال شده است» را به كار برد، دكتر زلمي زابلي يكي از اعضاي اين شورا در اعتراض و خطاب به آقاي بروجردي گفت دولت ايران هرگاه قصد فشار آوردن به افغانستان را دارد يا به اخراج مهاجران افغانستان دست مي زند يا صادرات سوخت را متوقف مي كند. آيا دولت ايران از مهاجران افغان به عنوان يك حربه سياسي استفاده مي كند؟
    به هيچ وجه اينطور نيست. سوابق هم اين را نشان مي دهد كه طي سه دهه گذشته كه افغانستان درگير اشغال و جنگ هاي داخلي بود، كشور ايران، نخستين كشوري بود كه مهاجران افغان را پذيرفته و اردوگاه هايي براي اسكان آنها ايجاد كرد و آنها از تمام امكانات مثل شهروندان ايراني برخوردار شدند. البته اين پذيرش تا 10 سال قبل بدون محدوديت بود اما امروز هم، حدود يك ميليون نفر از افغان هايي كه طي سه دهه گذشته به ايران آمده اند در ايران ساكن هستند و آن تعدادي را كه ما غيرمجاز مي ناميم، افغان هايي هستند كه پس از تشكيل حكومت انتقالي افغانستان به صورت غيرمجاز وارد ايران شده اند. اما غيراز اين افراد، باقي اتباع افغان از امكانات درماني و تحصيلي و خدمات شهري استفاده كردند . همان جمعيت يك ميليون نفري افغان هايي كه به صورت مجاز در ايران حضور دارند، اقدامي براي اخراج و طرد آنها صورت نمي گيرد. سال قبل 11 هزار نفر از اتباع افغان مجاز، داوطلبانه به افغانستان بازگشتند. دولت افغانستان به دنبال اين است كه به طريقي اتباع غيرمجاز خود را در ايران ماندگار كند و به همين سبب، اين افراد را با واژگاني همچون مهاجر و مجاهد معرفي مي كند كه دولت ايران هم زير بار اين موضوع نمي رود. در اين رابطه لازم است يادآوري كنم كه با وجود غيرقانوني بودن اين افراد، مقامات كشورمان ابلاغ كردند كه فرزندان اين قشر از تحصيل محروم نباشند كه از اين امر هم برخوردار شدند.
   
    عنوان اين افراد از نظر دولت ايران چيست؟
    ما آنها را به عنوان افغان هاي غيرمجاز و غيرقانوني مي شناسيم زيرا به صورت غيرمجاز و به شيوه قاچاق و مخفيانه وارد كشور شده اند يا در مواردي ويزا هم گرفته و بايد در موعد مقرر، خاك ايران را ترك كنند كه بيشتر از مهلت ويزا در ايران مي مانند.
   
    كشورهاي دنيا اين افراد را چگونه خطاب مي كنند؟
    افراد غيرقانوني كه برابر قوانين و مقررات جاري كشورشان با آنها برخورد مي كنند.
   
    آيين نامه نحوه بازگشت افغان ها از سال 81 مصوب و تنظيم و لازم الاجرا شده اما از سال 81 تا سال گذشته كه مصوبه شوراي عالي امنيت ملي بر بازگشت افغان ها به افغانستان تاكيد كرده، شاهد تعلل دولت ايران در بازگرداندن افغان ها يا انسداد مرزها و جلوگيري از ورود غيرمجاز افغان ها بوده ايم. اين تعلل، اين ترديد را ايجاد مي كند كه ممكن است دولت ايران در تسامح در اخراج افغان ها در پي مابه ازاهاي سياسي باشد.
    اجراي اين آيين نامه دستخوش برخي مسائل داخلي و خارجي بوده و به همين دليل، به خوبي اجرا نشده است. مثلا، يكي از زمان هاي بازگشت با فصل زمستان مصادف بوده و دولت ايران با مشاهده آن گروه از افغان هايي كه بازگردانده شده و دچار مشكلات فراوان شدند، دستور به توقف اجراي طرح بازگشت داد يا حوادثي در افغانستان رخ داده و آن دولت درخواست داشته كه ايران مساعدت هايي داشته باشد. يكي از زمان هاي بازگشت هم با انتخابات افغانستان مصادف بود و مقامات دولت افغانستان به ايران متوسل شدند و درخواست كردند كه زمان بازگشت به تعويق بيفتد.
   
    در طرح جديد ساماندهي، مجازات ادامه حضور اتباع افغان غيرمجاز و ورود مخفيانه آنها تا چه حد تشديد شده است؟
    در طرح ساماندهي، انسداد صددرصدي مرزها مورد تاكيد قرار گرفته و مراقبت هاي پليس از مرز هم پيش بيني شده كه اگرافغان ها به طريقي بتوانند از مرز عبور كنند، در لايه هاي بعدي دستگير شوند. سه اردوگاه در سه استان كشور هم براي انتقال بازداشت شدگان فعال شده و اتباع افغاني كه به صورت غيرمجاز وارد كشور شوند، در مرتبه اول دستگيري، تعهد سپرده و طرد مي شوند اما در دفعات دوم و سوم، در اين اردوگاه ها نگهداري مي شوند و مدت نگهداري آنان با توجه به تعداد دفعات ورود غيرمجاز متناوب است.
   
    اردوگاه هاهم اكنون در حال پذيرش است؟
    اردوگاه مشهد در حال پذيرش افغان هاي بازداشت شده است. البته زمان قطعي اجراي مجازات هاي جديد از 16 مهرماه است كه مهلت حضور افغان هايي كه در طرح هاي سرشماري شركت نكرده يا كارت اقامت مجاز ندارند، به پايان مي رسد و از روز 16 مهرماه اين افراد در هر نقطه از كشور دستگير و به اردوگاه ها منتقل مي شوند. علاوه بر انتقال به اردوگاه، سيستم بيومتريك در تمام كشور فعال شده و هر تبعه افغان كه در هر نقطه از ايران بازداشت شود، انگشت نگاري شده و مشخصات او در سيستم كشوري ثبت مي شود. علاوه بر آنكه مشخصات تمام افغان هايي كه در طرح سرشماري شركت كردند هم با سيستم بيومتريك ثبت شده است. لايحه تشديد مجازات قاچاقچيان انسان و كارفرمايان و اسكان دهندگاني كه اتباع غيرمجاز را به كار گرفته يا سرپناه در اختيار آنها قرار دهند، مراحل تصويب را مي گذراند و گشت هاي وزارت كار هم موظف به پيگيري الزامات آمايش هفت است كه فقط اتباع افغان داراي كارت اشتغال، مشغول به كار باشند.
   
    وزير كشور چندي پيش در نشست شوراي مشترك با نمايندگان كميسيون هاي افغان اعلام كرد كه ايران به نيروي كار افغان نياز دارد و اگر افغان ها از كشور بروند، دولت در پرداخت دستمزدها با مشكل مواجه مي شود. شنيده ايم كه رقمي در حدود يك ميليون و 500 هزار فرصت شغلي كشور توسط افغان ها اشغال شده است. اگر فرض را بر اين بگيريم كه دوسوم اين فرصت هاي شغلي توسط افغان هاي غيرمجاز اشغال شده باشد، پس از اخراج اين افراد، اشتغال افغان هايي كه صاحب كارت اقامت مجاز هستند، چگونه خواهد بود؟
    وزارت كار اعلام كرده 300 هزار فرصت شغلي مازاد وجود دارد كه مي تواند در اختيار اتباع بيگانه قرار گيرد اما طرح ساماندهي و سرشماري از وجود 500 هزار فرصت شغلي مازاد خبر مي دهد كه اين ميزان در طرح ساماندهي ابلاغ شده و ما اين چرخه را در طرح ساماندهي حفظ مي كنيم. با خروج افغان هاي غيرمجاز از كشور، حدود 500 هزار افغان كه داراي كارت اشتغال هستند در كشور باقي مي مانند كه اعتبار اين كارت ها يك ساله بوده و پس از پايان اعتبار كارت ها، اتباع افغان موظفند از كشور خارج شده و براي دريافت كارت اشتغال جديد، از طريق دفاتر كفالت براي بازگشت به ايران اقدام كنند كه دفاتر هم اين افراد را براساس توانمندي شان و نياز شغلي ، توزيع مي كند.
   
    به لايحه تشديد مجازات قاچاقچيان انسان اشاره كرديد. آيا تا امروز قاچاقچياني كه افغان ها را بطور غيرمجاز از مرز ايران عبور داده اند، مجازات شده اند؟
    موارد كمي اتفاق افتاده، زيرا اشكالي در تفسير قانون وجود داشته و به همين علت، مجازات ها به صورت جدي اعمال نشده است.
   
    اما قانون مجازات عبوردهندگان از مرز در سال 67 مصوب شده. از سال 67 تا امروز قانون اجرا نشده؟
    تفسير دستگاه هاي ذي ربط از اين قانون اين است كه اين افراد از مرز عبور مي كنند اما دستگيري آنها در عمق كشور اتفاق مي افتد و اين شيوه دستگيري مشمول قاچاق و عبور غيرمجاز قرار نمي گيرد.
   
    تا به حال هيچ دستگيري اي در مرز اتفاق نيفتاده؟
    اتفاق افتاده اما شبكه قاچاق انسان معمولابه گونه يي برنامه ريزي مي كند كه كمتر به دام ماموران بيفتد و معمولاعناصري را اجير مي كنند كه عناصر اصلي نبوده و آنها هم در زمان لازم، فرار مي كنند.
   
    فكر مي كنيد سرنخ قاچاق افغان ها، در داخل ايران است يا خارج از ايران؟
    هم در ايران و هم در افغانستان. بخش قابل توجهي از اعضاي شبكه قاچاق افغان ها، تبعه افغانستان هستند.
   
    يعني اتباع ايراني كمتر دخالت دارند؟
    بله چون افغان ها با اين روند آمد و رفت غيرقانوني آشناتر هستند و براي قاچاق هر افغان، رقمي حدود 300 تا 700 هزار تومان نصيب شان مي شود.
   
    بنابرماده 4 آيين نامه پناهندگان كه دولت ايران در سال 1342 تصويب كرده، پناهنده فردي است كه هدفي غيراز كسب و كار در كشور مقصد داشته باشد. ماده 11 همين قانون مي گويد وقتي شرايط كشور مبدا به حالت عادي برگشت، پناهنده بايد به كشور خودش بازگردد. تاكيدات اين دو ماده قانون، بسيار صريح است و در حالي كه طي اين سال ها، و با سركوب شدن طالبان، شكلي از حضور دشمن در اين كشور پايان يافته اما همچنان شاهد حضور افغان هايي در ايران هستيم كه علاوه بر اجازه زندگي در ايران، قصد حضور را كسب درآمد اعلام مي كنند. با وجود اين قانون در پي اجراي طرح اخراج افغان ها از ايران، آن تعداد كه در ايران مي مانند چه عنواني دارند؟ پناهنده، مهاجر يا نيروي كار؟
    قبول دارم كه امروز هيچ يك از افغان هايي كه ما آنها را پناهنده مي دانيم، ويژگي پناهنده را ندارند.
   
    حتي افغان هايي كه عنوان رسمي پناهنده را از دولت ايران دريافت كرده اند؟
    بله. چون طبق همان قانوني كه شما هم اشاره كرديد، اين افراد تا زماني كه شرايط احراز پناهندگي را داشته باشند و در كشور افغانستان مورد تهديد باشند يا به لحاظ جرم سياسي تحت پيگرد و تعقيب باشند و جرات بازگشت به افغانستان را نداشته باشند، پناهنده تلقي مي شوند در حالي كه امروز در افغانستان چنين شرايطي وجود ندارد و دولت افغانستان در جنگ نيست و اين افراد هم مورد تهديد قرار ندارند. در طرح ساماندهي هم مقرر شده كه براي بازگشت اين افراد هم برنامه ريزي كنيم.
   
    پناهندگاني هم كه سال هاي گذشته لقب پناهندگي را دريافت كرده اند مشمول اين خاتمه اقامت مي شوند؟
    بله و در حال برنامه ريزي هستيم. اين اتفاق هم از همان اغماض هايي است كه ما به لحاظ ويژگي هاي فرهنگي و اعتقادي و هم مرزي و سوابق ديرينه و خدماتي كه افغان ها در ايران انجام دادند و حتي در جنگ عليه عراق هم شركت كردند و شهيد و جانباز شدند، نسبت به دولت افغانستان قايل شده ايم. اما با پايان يافتن شرايط دشوار سياسي در افغانستان بايد مهلت حضور اين افراد را هم پايان يافته تلقي كنيم و اگر اجازه اقامت دريافت مي كنند صرفا به لحاظ تحصيل يا اشتغال باشد و اين اجازه اقامت، ديگر عنوان پناهندگي نيست. آن تعداد از افغان هايي كه از اين پس وارد ايران مي شوند هم عنوان نيروي كار خواهند داشت.
   
    در طول سال هاي گذشته، دولت ايران آن حد كه با حضور غيرقانوني با اتباع افغان مشكل پيدا كرد با اتباع عراق كه آنها هم آمد و رفت به ايران داشتند مشكلي نداشت. چرا حضور افغان ها تا اين حد مشكل ساز بوده است؟ آيا مي توانيم فرض كنيم كه عراقي ها قانونمندتر از افغان ها هستند؟
    شرايط متفاوتي در اين دو كشور حاكم بوده. تعداد اتباع عراقي كه به ايران آمدند هم كم نبود اما دولت عراق از بازگشت اتباع خود استقبال كرد. شرايط عراق هم بهتر از شرايط افغانستان بعد از جنگ بود در حالي كه افغان ها بعد از سركوب طالبان، با اشغال افغانستان از سوي نيروهاي ناتو مواجه شدند. دولت افغانستان هم براي بازگشت اتباع خود چندان موفق عمل نكرده و به نظر مي رسد اشغالگران افغانستان هم تمايلي به بازگشت افغان هايي كه در ايران بوده اند ندارند.
   
    از زمان اجراي طرح ساماندهي در سال گذشته تا امروز چه تعداد افغان به افغانستان بازگشته اند؟
    حدود 11 هزار پناهنده مجاز و حدود 300 هزار افغان كه به صورت غيرمجاز وارد ايران شده بودند، به صورت داوطلبانه عازم افغانستان شده اند. تعدادي نيز با اخذ برگه هاي تعيين تكليف از كشور خارج شده يا در حال خارج شدن هستند.
   
    آيا تعداد دستگيرشدگان از آن 11 هزار پناهنده بيشتر بود؟
    خير. عمده اين افراد خودشان كشور را ترك كردند.
   
    ممكن است بتوانيم با اجراي آخرين مرحله از طرح ساماندهي از 17 مهرماه، پاياني براي ورود غيرمجاز افغان ها به ايران متصور باشيم؟
    اگر تمام ارگان ها به وظايف خودشان عمل كنند بله، اين احتمال وجود دارد. البته هيچ كشوري مدعي نيست كه با مشكل ورود غيرمجاز اتباع خارجي مواجه نباشد.
   
    به صفر نمي رسد. امروز پيش بيني شما از ورود غيرمجاز افغان ها به ايران چه رقمي است؟
    بسيار كاهش يافته. سال قبل، ماهانه پنج هزار رواديد براي افغان ها صادر مي شد و صدور رواديد و سفر به ايران هزينه بسيار زيادي براي آنها ايجاد مي كرد و رقمي كه مي پرداختند، تا دو ميليون تومان هم مي رسيد. حداكثر مهلت حضورشان هم 3 ماه بود و طبيعي بود كه ورود غيرمجاز را ترجيح بدهند، اما در روند جديد، اعتبار رواديد سه ماهه و در داخل كشور تا يك سال قابل تمديد است و الزامي هم براي سفر با هواپيما نيست و پيش بيني مي كنيم كه با اين سهل گيري ها، تعداد ورود غيرقانوني كاهش زيادي داشته باشد.
   
    تا پايان سال 88، روزانه پنج هزار افغان به صورت غيرقانوني وارد مي شدند. اين رقم تا چه حد تغيير كرده؟
    نمي دانم اين آمار را از كجا آورده ايد ولي در حال حاضر تعداد ورودي هاي غيرقانوني بسيار كم شده است.

منبع: روزنامه اعتماد
----------------------------------------------------------
یادداشت سر دبیر:
در مورد زندانیانی که در زندانهای ایران حضور دارند و زندانی هستند.
جرم از اقتضائات هر جامعه مدنی می باشد. وما هم منکر نداشتن هیچ مجرم در جامعه مهاجرین نبوده و نیستیم. ولی در میان این زندانی هایی که نام برده شده است. کسانی هستند که بخاطر دفاع از ناموس خود در برابر یک عنصر ایرانی و بخاطر نداشتن حق شهروندی مجرم شناخته شده اند. یا در نزاع در برابر یک تبعه ایرانی بخاطر افغانی بودن محکوم شده اند و حتی در بعضی موارد به اعدام محکوم شده اند. و زندانیانی که در افغانستان هستند جرایمی چون جاسوسی داشته اند و 90 درصد از این مجرمان قبل از اینکه به محاکمه برسند با گذشت دولت افغانستان فراری داده شده و به ایران بازگردانده شده اند. امیدوارم که منکر این قضیه نباشید.
آنچه که انتظار دولت افغانستان را غیر معقول می نماید. پنهان کاری آزاد کردن زندانیان و حتی شناسایی آنهاست. دولت افغانستان با سعه صدر از دخالتهای عناصر ایران در افغانستان می گذشته و پرده پوشی می کرده است. و حال انتظار دارد که در قبال این گذشت دولت ایران هم مقابله به مثل نماید که ایران همانطور که خواندید .آنرا غیر معقول می داند.شاید اگر اردوگاه اشرف در افغانستان بود ایران خیلی بیشتر از خود گذشت نشان می داد.تا امروز که ما عناصر مجرم شان را مخفیانه آزاد می کنیم و آنها زبانشان هم دراز است.
در مورد اظهارات دکتر زلمی زابلی هم باید اضافه کنیم که:
این نه تنها نظر ایشان بلکه نظر عموم مردم افغانستان و مهاجر است. چیزی را که ما با پوست و گوشت خود احساس کرده و با چشم خود می بینیم که دیگر انکار کردن ندارد و صد البته گفتن ! بازهم جناب دکتر زلمی حقیقت فراموش شده ای را که گوش کر ایرانی ها نمی شنیده گفته اند و به مزاجشان برخورده است. ایرانی ها افغانی های سر به زیر را بیشتر دوست دارد. همانطور که در بخشنامه محرمانه و نانشوته نیروهای انتظامی سرکوفت و شکستن غرور مهاجر از اولین شروط برخورد با افغانی های مهاجر است.
درمورد تانکرهای تیل هم که باید گفت:
این مسئله ای هست که گذشته و پیامدها و علت ظهورش هم مشخص شده است. دیگر طرح این مسئله عجیب می نماید. یک سوال از ایرانی ها: چطور بعد از امضاء تفاهم نامه با کشورهای آسیای مرکزی در باره خط سیر سوخت افغانستان این تانکر ها آزاد شد؟
در مورد لغت های مهاجر و مجاهد باید به لغت نامه مراجعه نمایید! اگر دولت ایران نام دیگری برای این لغات برگزیده است آن دیگر مسئله جداست.
درمورد توقف اخراج مهاجرین هم باید گفت که  در هر پروسه دولت ایران امتیازهای خود را کسب کرده و بعد پروسه را متوقف کرده است. دیگر سرما را که همه احساس می کنیم و چشم داریم و شرایط را همه می بینیم. این عوامل فقط بهانه هایی بیش نیست.
در مورد طرح ساماندهی هم باید بگویم:
جیب ایران پر شده است و بیکاران خود را در این طرح و ظرفیت یک ساله به کار گرفتند. حال دیگر فقط به فکر امتیازهای دیگری هستند تا بر افتخارات خود بیافزایند.
در مورد قاچاق انسان و قاچاقبرها که گفته شده قاچاقبرها بیشتر از افغانستان هستند:
یک سوال: این قاچاق انسان در کدام کشور اتفاق افتاده و از کجا به کجا می آیند؟ بدون بلوچ های ایرانی افغانی ها حتی یک متر هم نمی توانند در خاک ایران دوام بیاورند چه برسد به اینکه به تهران برسند. شما با طرح این موضوع به خودتان اهانت می کنید! یعنی ایران اینقدر بی درو پیکر است که افغانی ها انسان ها را از مرز عبور داده و تا پایتخت ایران بدون ردگیری می رسانند؟
درمورد این قانونی که هی بندش را می آورید: قانون پناهندگی!
دوستان من در آمایش مسخره ای که بصورت اینترنتی برگزار کردید، ابتدا نام مهاجر را برداشته و سپس از خود مهاجر تعهد پناهندگی گرفتید! مهاجر و پناهنده دو مغوله جدا از هم هستند. مهاجرت برای کسب و کار اتفاق می افتد و در تمام قوانین پیش بینی شده است. فکر می کنید ما نفهمیدیم که چکار دارید می کنید؟ همان موقع ما می دانستیم ولی چاره ای نداشتیم.پناهندگی شامل تعداد کمی از اتباع افغانی که در ایران حضور دارند می شود. مثل حکمتیار و خانواده اش مثل فرزند بن لادن که شما از آنها استفاده ابزاری می نمودید. دیگه همه را احمق فرض نکنید. به فرض شما هم که قبول کنیم . شرایط بازگشت از تمام جهات باید فراهم شود. جنگ و درگیری هنوز هم کم نشده بلکه اضافه هم شده است. خودتان خبرهای حملات انتحاری را پخش می کنید. نگذارید بگویم که خودتان طالب را در افسریه و پادگانهای تا نزدیک بومهن آموزش داده و به افغانستان می فرستید. حالا به قول شما جنگ تمام شد، آیا کسب وکار و معاش و خورد و خوراک جمعیتی سه ملیونی را در افغانستان سنجیده اید؟ کشور بحران زده ای که از صدقه سری ایران و پاکستان  روی دست افغانها مانده است، می تواند پاسخگوی نیاز این جمعیت باشد؟ اگر وضعیت مساعد باشد که افغانها بسیار باغیرت تر از شما هستند و گوشه و کنایه های شما را تحمل ندارند.
درمورد مقایسه افغانستانی ها و عراقی ها این را هم اضافه کنید؛
افغانستانی ها کنار شما با عراق جنگیدند و شهید و مجروح و معلول و جانباز دادند و عراقی ها به خاک و ناموستان تجاوز کردند و امروز از وضعیتی بالاتر از افغانستانی ها برخوردار هستند. چون آنها با شما مصالحه نکردند و ما مصالحه کردیم به حکم تاریخ و تمدن مشترک و البته زبانی که ما را از یک مادر می داند
و در پایان این همه بد وبیراه قضیه مرگ را بگو تا به درد راضی شوند است. دولت ایران خبر از لغو پناهندگی می دهد تا بتواند عوارض عملکرد برخورد و بلایی راکه می خواهد برسر مهاجرین به اصطلاح غیر مجاز بیاورد را تحت الشعاع قرار داده و جلوی اعتراض سازمانهای حقوق بشری را جلو جلو بگیرد و البته افغانها را ساکت نماید. این هم ترفندی جدید از شماست. این را می گویم تا بعدا نگویید احمق بودند و نفهمیدند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر