دیروز، ساعاتی چند پس از بازگشت شتابزده استاد پروفیسر ربانی از اجلاس تهران، شخصی منتصب به طالبان با انفجار دادن بمبی که در دستار خود جاسازی کرده بود وی را هنگام بغل کشی در منزلش به شهادت رسانید.
منابع آگاه گفته اند که : در هنگام برگزاری اجلاس در تهران ، از منزل وی تلیفون زده شده که یکی از گروه ها ی طالبان برای مذاکره پیرامون صلح قصد دیدار شما را دارد. استاد ربانی شتابزده به افغانستان بازگشته و در منزل برای دیدار شخص نامبرده ، حاضر می شود که هنگام مصافحه(بغل کشی افغانی) ، وی سر خود را به سینه استاد چسبانده و با انفجار دادن بمبی که در دستار خودش جاسازی کرده بود وی را به شهادت می رساند.
با ترور استاد ربانی شایعه وجود لیست سیاه ترور به حقیقت پیوست . همانطور که چند ماه قبل اعلام کرده بودیم . لیست سیاه تروری تهیه شده است تا بوسیله ترور اشخاص ذینفوذ راه را برای ادامه حضور اشغالگران در افغانستان و زد وبندهای طالبان هموار نماید.
همانطور که می دانیم ؛ استاد ربانی یکی از شخصیت های سرسخت و مخالف دادن امتیاز احداث پایگاه نظامی به ناتو و آمریکا بوده است. و این مخالفت خود را هیچگاه پنهان نکرده است. می بینیم که نیروهای خارجی برای بقای خود در افغانستان دست به هرگونه جنایتی می زند.
چگونه امکان دارد که در نزدیکی سفارت آمریکا در منطقه ای که جزو امن ترین مناطق کابل می باشد. ظرف چند روز ابتدا بوسیله موشک و راکت خود سفارت، مقر ناتو ونیروهای آیساف و ساختمان امنیت ملی را هدف قرار می دهند و به فاصله تنها یکی دو روز استاد ربانی در منزل خودش که در همسایگی سفارت آمریکا قرار دارد به شهادت می رسد.
این رویداد چنان کودکانه افغانستان را نا امن و نیروهای نظامی آنرا بی دست وپا نشان می دهد که ملت را بسوی حضور دایمی نیروهای خارجی در افغانستان مجبور نماید، که شکی جز وجود این لیست سیاه و حقیقت صحنه سازی نیروهای خارجی نمی ماند.
استاد برهانالدین ربانی (۲۹ شهریور ۱۳۱۹ در فیضآباد - ۲۹ شهریور ۱۳۹۰ در کابل) رهبر حزب جمعیت اسلامی افغانستان، رئیس جمهور سابق این کشور از ولایت بدخشان بود. وی در یک حمله انتحاری در خانهاش در محله وزیر اکبرخان کابل کشته شد. ربانی در زمان مرگ رئیس شورای عالی صلح در افغانستان و مذاکره کننده ارشد دولت با گروه طالبان بود.
محتویات
تولد [ویرایش]
ربانی زادۀ ۲۹ شهریور ۱۳۱۹ (۲۰ سپتامبر ۱۹۴۰) در شهر فیض آباد مرکز ولایت بدخشان افغانستان است. وی در افغانستان، به استاد ربانی و پروفسور ربانی نیز مشهور است.
او در سال ۱۹۶۳ از دانشکده شرعیات (الهیات) کابل فارغالتحصیل شد و در سال ۱۹۶۸ به خاطر ادامه تحصیلات عالی به مصر رفت و در دانشگاه الازهر به تحصیل پرداخت. وی در مصر تحت تاثیر اندیشههای اخوان المسلمین قرار گرفت.
در سال ۱۳۳۶ در دانشگاه شرعیات کابل همراه دیگر استادان آن دانشگاه نظیر استاد غلام محمد نیازی، سید محمد موسی توانا، وفیالله سمیعی (آخرین وزیر عدلیهٔ حکومت ظاهرشاه)، استاد محمد فاضل، عبدالعزیز فروغ، سید احمد ترجمان و هدایت نهضت جوانان مسلمان را تأسیس کردند که با استعفای غلام محمد نیازی از رهبری آن در سال ۱۳۵۱، ربانی رهبری آن را با نام جمعیت اسلامی افغانستان به دوش گرفت.
با کودتای محمد داوودخان در سال ۱۳۵۲، اعضا و هواداران نهضت اسلامی افغانستان (اخوانیها) تحت فشار رژیم وقت، که تحت تاثیر شاخهٔ پرچم حزب دموکراتیک خلق افغانستان بود، قرار گرفتند. افسران و نظامیانی که محمد داوودخان را در کودتا یاری رسانیده بودند به احزاب کمونیستی افغانستان تعلق داشتند و در آن سالها و در دههٔ دموکراسی، مبارزان رقیب هم محسوب میشدند؛ آنها در مکاتب، دانشگاهها و مراکز علمی و ادوار دولتی باهم درگیریهایی داشتند. با قدرت گرفتن آنها، مخصوصاً وزیر داخلهٔ وقت که عضو حزب خلق بود، دستگیری وسیع و گستردهٔ اعضای اسلامگرای رقیب آنها در شهرهای مختلف افغانستان آغاز شد.
در سال ۱۳۵۳ ربانی و عدهای دیگر از فعالان اسلامگرا که تحت تعقیب حکومت داوودخان بودند، از افغانستان خارج شده و به پاکستان فرار کردند. در آنجا احزاب اسلامگرا و حکومت ذوالفقار علی بوتو که روابط سردی با دولت افغانستان به خاطر مسئلهٔ پشتونستان داشت، از آنها پذیرایی کرده و دست به مسلح کردن مهاجران نهضت اسلامی زد تا آنها را برای براندازی حکومت داوود خان آماده کند. اما عدهای از رهبران نهضت اسلامی از جمله ربانی مخالف جنگ مسلحانه علیه حکومت داوودخان بودهاند؛ آنها به خاطر نزدیکی روابط بعضی از حلقههای نهضت اسلامی به دولت وقت پاکستان، عناصر میانهروتر مهاجران که زیر فشار قرار گرفته بودند، پاکستان را ترک کردند؛ ربانی در آن میان به عربستان سعودی سفر کرد.
حزب او یکی از قویترین احزاب سیاسی در کنار دیگر احزاب مخالف دولت افغانستان بود. این حزب مشی معتدلی داشته و به باور کارشناسان مسائل سیاسی افغانستان، از آغاز تأسیس تحت تأثیر جنبش اخوان المسلمین مصر بوده است.
ربانی تا پایان حکومتهای تحت حمایت شوروی سابق همواره با آنها درگیر و خواهان خروج نیروهای شوروی سابق از افغانستان و سپردن حکومت به مجاهدین افغان بود.
ریاستجمهوری
ربانی پس از پیروزی مجاهدین و شکست دولت نجیب الله احمد زی در ۲۸ ژوئن سال ۱۹۹۲، طبق توافقنامه گروههای مجاهد افغانستان در کنفرانس اسلامآباد، به عنوان دومین رئیسجمهور موقت افغانستان بعد از دوره دوماهه صبقتالله مجددی برگزیده شده بود تا در دورهٔ چهار ماههٔ ریاست خود زمینهٔ انتخابات را فراهم کند. اما بر اثر جنگهای شدید، و نقض توافقات از طرف جناحهای مختلف، زمینهٔ انتخابات فراهم نشد و ربانی برای تعیین رییسجمهور بعد از خود شورای اهل حل و عقد را در شهر هرات افغانستان و با حضور شخصیتهای مختلف از اقوام و نواحی مختلف افغانستان برگزار کرد.
شورای حل و عقد نیز در ۳۰ دسامبر سال ۱۹۹۲ برهانالدین ربانی را به عنوان نخستین رئیسجمهور رسمی حکومت مجاهدین در افغانستان برگزید.
عقبنشینی از کابل
برهانالدین ربانی - صدای آمریکا - ۳۰ نوامبر ۲۰۰۱
حکومت مجاهدین در ۲۶ سپتامبر ۱۹۹۶ کابل را که زیر حملات شدید قرار داشت ترک کرد و این شهر به دست طالبان افتاد. اما ربانی که مقر حکومت را به شهر مزار شریف انتقال داده بود هنوز به عنوان رئیسجمهور رسمی افغانستان شناخته میشد؛ هرچند به مرور زمان قلمرواش کوچکتر میشد تا اینکه در اواخر حکومت طالبان، فقط بر ده درصد خاک کشور تسلط داشت و بقیهٔ نقاط به دست طالبان افتاده بود.
پایان ریاستجمهوری
با حمله آمریکا به افغانستان و شکست طالبان حامد کرزی در اجلاس بن رئیسجمهور دولت موقت افغانستان شد. برهانالدین ربانی در ۲۲ دسامبر سال ۲۰۰۱ طی مراسمی رسمی حکومت را به ادارهٔ موقت افغانستان تحویل داد.
حمایت از کرزی
ربانی در انتخابات ریاستجموری افغانستان برای کسب مقام ریاست جمهوری افغانستان، از حامد کرزی حمایت کرد و در پایان نیز حامد کرزی در این انتخابات پیروز شد.
ربانی در پارلمان
او در انتخابات پارلمانی افغانستان خود را کاندید کرد و به عنوان اولین نمایندهٔ مردم ولایت بدخشان با بیشترین آراء عضویت پارلمان افغانستان را به دست آورد.
جبههٔ ملی
ربانی در سال ۲۰۰۷ میلادی با جمعی از سران جهادی و احزاب کمونیستی سابق جبههای را تشکیل داد که به باور کارشناسان بزرگترین جبههٔ سیاسی در افغانستان است.
ربانی در زمان حیاتش عضو پارلمان افغانستان و همچنین رهبر جبهه ملی افغانستان نیز بود.
احمد ضیاء مسعود، همسر دختر برهانالدین ربانی معاون اول رئیسجمهور افغانستان و برادر احمدشاه مسعود، فرماندهای که به نظر عدهای از مردم افغانستان جنایتکار جنگی و به نظر عدهای دیگر که عمدتا همنژادان او (تاجیک) هستند، قهرمان ملی آن کشور است.
ریاست شورای عالی صلح
وی از سال ۲۰۱۰ میلادی (۱۳۸۹ه.ش) تا پایان زندگیاش ، ریاست شورای عالی صلح افغانستان که با حکم حامد کرزی تشکیل شده بود را بر عهده داشت .
این شورا وظیفهٔ مذاکره با گروه طالبان با هدف دستیابی به صلح پایدار و یافتن راهی مسالمتآمیز برای پایان دادن به درگیریها در افغانستان را بر عهده دارد.
مرگ
برهانالدین ربانی در بیست و نهم شهریور ۱۳۹۰ در اثر یک انفجار انتحاری در منزل خود کشته شد
در زمان انفجار بمب، تعدادی از اعضای شورای عالی صلح افغانستان در منزل وی با دو نفر از اعضای طالبان در حال گفت و گو بودند که یکی از نمایندگان طالبان، مواد منفجرهای که در دستارش (عمامهای که بر روی سر میبندند) پنهان کرده بود را منفجر میکند
این نمایندهٔ طالبان، به واسطهٔ معصوم ستانکزی رییس دارالانشای شورای عالی صلح و رحمت الله واحدیار یک عضو این شورا، برای صبحت در مورد تلاشهای صلح و مذاکره با گروه طالبان به خانه آقای ربانی راه یافته بود.
برهانالدین ربانی از مخالفان طالبان بود و مدتی قبل از مرگش در سخنانی از طالبان به دلیل استفاده از "کودکان" در حملات انتحاری و درگیریها به شدت انتقاد کرده بود.
آقای ربانی، یک هفته قبل از ترور شدنش، برای شرکت در اجلاسی تحت عنوان «بیداری اسلامی» به تهران سفر کرد. وی در سالروز تولد خود (۲۰ سپتامبر) و در آستانه ۷۱ سالگی بر اثر انفجاری در خانهاش در کابل کشته شد.
این ضایعه اسفناک را ابتدا خدمت ملت شریفمان تسلیت گفته و اعلام می داریم که با اینگونه ترورهای ناجوانمردانه عزم ملت افغانستان در عدم حضور نیروهای اشغالگر خارجی کم نمی شود. ترور استاد ربانی نه تنها به دوش طالبان بلکه بدوش اربابان و نقشه ریزان اصلی که پلانهای منطقوی را برای حضور خود هموار می کنند می باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر