۱۳۸۹ بهمن ۴, دوشنبه

تجمع تعدادي از مهاجرين مقابل سفارت افغانستان در ايران


 

در هفته اي كه گذشت با توجه به مسايل ورويدادهاي اتفاق افتاده نظير توقيف تانكرهاي تيل افغانستان توسط گمرك ايران و مسايل و پيامدهاي آن شامل: سفر معاون ريس جمهور افغانستان به ايران براي رفع توقيف و آزادسازي تانكرها. تظاهرات مردم در ولايات و قسمتهاي مختلف كه با سكوت ايران كم كم رنگ خشونت وتندي گرفت و منجر به تظاهرات روبروي سفارت ايران در كابل گشت . طبق اخبار منتشره مردم عصباني تحت رهنمود يكي از معروفترين افراد در كابل اقدام به آتش زدن پرچم ايران بدون الله وعكس احمدي نژاد و توهين و شعار عليه سران نظام داده و در ادامه سفارت ايران خواستار دستگيري اين افراد از سوي دولت گشت ومسايل ادامه دار ديگر)

جمعي از مهاجرين مقيم ايران نيز در برابر سفارت كبري جمهوري اسلامي افغانستان در تهران تجمع نموده و شعارهايي در رد تظاهرات انجام شده در كابل و سران دولت دادند. اين حركت مهاجرين از زاويه هاي مختلف بايد بررسي گردد.

  1. تقبيح كردن عمل توهين به رهبر ديني ومرجع سياسي ايران و آتش زدن عكس وپرچم كشور دوست و همسايه ايران ، خود كار مناسبي بوده است.علارقم عملكرد نامناسب ايران درتوقيف نمودن تانكرهاي سوخت. كه حامل نفت وگازوييل و بنزيني بوده است كه از كشورهاي همسايه نظيرعراق وآسياي ميانه وتركيه خريداري شده بود . باعث بالارفتن قيمت كاذب اين اقلام در داخل و مشكلات بسيار جبران ناپذيري براي ملت افغانستان شد.
  2. توهين وخواستن سركوب ودستگيري عوامل تظاهرات از دولت افغانستان. كار ناپسندي بوده است . چراكه از اين پس عادت بدي را به دولتها تحميل مي كنند كه ضد آزادي بيان در افغانستان اقدام به سركوب وخشونت نمايند.
  3. در حالي كه ايران از مهاجرين و گذرگاه بازرگاني براي تحت فشار قرار دادن دولت براي تن دادن به خواسته هاي مشروع و نامشروع خود مي نمايد. تظاهرات مهاجرين كه خود عالم به اين قضيه بوده اند و مي دانند كه يارانه اي را كه قبلا در مسايل مختلف زندگي دولت ميداد اينك از آن محروم خواهند بود و ايران كوچكترين اعتنايي به اين قضيه نداشته و هرروز به بازداشت مهاجرين و تحت فشار قرار دادن آنها مي نمايد ودر سالهاي متوالي از مهاجرين به عنوان اهرم فشاري بردولت افغانستان استفاده مي نمايد هم بسيار جاي سوال دارد.

طبق خبرهايي كه شنيده مي شود اين تجمع را از سوي يك ساختار تحميلي كه هرساله هيئت هاي مهاجرين را براي مراسم سالگرد امام و يادگار وي در بهشت زهرا ساماندهي مي كند، ايجاد گرديده است و به نوعي ساختگي و حتي در برخي موارد هيئت هاي مذهبي تحت فشار قرار داده شده كه اگر حضور پيدانكنند چنين و چنان. البته اين را شايعه بپنداريد. ولي در هرصورت امروز ملت افغانستان درداخل از كمبود سوخت و مهاجر در ايران از عدم حمايت براي زندگي ومعاش خانواده تحت فشار هستند و استفاده ابزاري از آنها از هردوطرف بسيار زشت وزننده مي نمايد.چه آنها كه در كابل مسئله را به توهين به رهبران كشاندند وچه اينها كه در ايران برعليه دولت خود وملت خود تظاهرات كردند. برائت از مشركين كردند. مشركيني كه در سرماي زمستان سوخت ندارند وبايد از شدت سرما جان بسپارند .شما قضاوت كنيد كدام بهتر است؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر